شاخصهای کلیدی عملکرد برای اندازهگیری موفقیت در پیاده سازی ERP
هر چیزی که قابل اندازه گیری نباشد به صورت مطلوب هم اجرا نخواهد شد، لذا برای موفقیت در پیاده سازی ERP حتما باید شاخص هایی تعریف شود. اما شاخص نادرست هم میتواند مسیر پروژه را به سوی ناکجا آباد تغییر دهد. در ادامه به چند شاخص که توسط گروه مشاوران جهانی Panorama در خصوص پیاده سازی ERP بیان شده است اشاره میکنیم.
1. بهبود کارایی فرآیندهای کسبوکار
به جای تمرکز بر در دسترس بودن سیستم یا ورود به سیستم، اندازهگیری کنید که سیستم ERP چقدر به بهبود فرآیندهای اصلی کسبوکار شما کمک میکند. به معیارهایی مانند:
• زمان چرخه سفارش تا دریافت وجه: فاکتورها چقدر سریع تولید و پرداختها جمعآوری میشوند؟
• گردش موجودی: آیا ERP به مدیریت بهتر موجودی و کاهش موجودی اضافی کمک میکند؟
• زمان تولید: آیا فرآیندهای تولید بهینهتر شدهاند؟
این معیارها نشاندهنده این است که ERP چقدر خوب با عملیات شما ادغام میشود و بینشهای معناداری از موفقیت ارائه میدهد.
2. معیارهای عملکرد کاربرمحور
پیگیری اینکه کاربران چقدر خوب با سیستم ERP تعامل دارند میتواند نشانههای زودهنگامی از مشکلات بالقوه ارائه دهد. مثالها شامل:
• زمان تکمیل وظیفه برای هر کاربر: آیا کارکنان پس از پیادهسازی ERP وظایف خود را سریعتر انجام میدهند؟
• نرخ خطای کاربر: آیا اشتباهات ورود داده کاهش یافته است یا به دلیل آموزش ضعیف افزایش یافته است؟
• بازخورد از نظرسنجیهای کارکنان: کاربران درباره قابلیت استفاده و اثربخشی سیستم چه میگویند؟
این معیارها تمرکز را از استفاده خام به تعامل معنادار تغییر میدهند و به شما کمک میکنند تا مناطقی را شناسایی کنید که نیاز به آموزش بیشتر یا بهینهسازی سیستم دارند.
3. شاخصهای عملکرد مالی بلندمدت
رعایت بودجه کوتاهمدت کمتر از اهمیت تأثیر ERP بر نتایج مالی بلندمدت است. معیارهای بهتر شامل:
• بازگشت سرمایه (ROI): آیا ERP به رشد درآمد یا صرفهجویی در هزینهها که سرمایهگذاری را توجیه کند، کمک میکند؟
• هزینه هر تراکنش: آیا ERP هزینه پردازش سفارشات یا مدیریت موجودی را کاهش داده است؟
• بهبود حاشیه سود: آیا به دلیل بهبود کارایی عملیاتی، افزایش سودآوری را مشاهده میکنید؟
این شاخصهای مالی عملکرد ERP را با اهداف مالی استراتژیک شرکت شما همراستا میکند و تصویر واضحتری از موفقیت در طول زمان ارائه میدهد.
4. معیارهای مدیریت تغییر و پذیرش
از آنجا که افراد در موفقیت ERP نقش مرکزی دارند، اندازهگیری اثربخشی تلاشهای مدیریت تغییر ضروری است. معیارهای مفید شامل:
• اثربخشی آموزش: آیا کارکنان آنچه را که آموختهاند به کار میبرند و آیا شکافهای دانش شناسایی شدهاند؟
• سطوح مقاومت: آیا درون سازمان نقاط مقاومتی وجود دارد که نیاز به رسیدگی دارد؟
• نرخ پذیرش بر اساس بخش: آیا همه واحدهای کسبوکار با سیستم درگیر هستند یا برخی عقب ماندهاند؟
این معیارها اطمینان میدهند که عنصر انسانی پذیرش ERP نادیده گرفته نمیشود و به شما کمک میکند تا تغییر را به طور پیشگیرانه مدیریت کنید.